دوست نداشتن!

دخترکوچولو

من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم

دوست نداشتن!

دوست داشتن یعنی

بیست نفر واست سالاد فصل سلطنتی درست میکنند…

لب نمیزنی…

ولی دووست داری تره ای رو بخوری که “اوون” هیچوقت واست خرد نمیکنه!

 

[تصویر:  www.TakPix.Com_Selected_23.jpg]

 

می نویسمو نمی خونی...اه...لعنت به این روزگار



[ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:دوست نداشتن!, ] [ 8:52 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]